به من بگو لیلی
کتاب به من بگو لیلی کارن، دکتر مغر و اعصاب به دلیل مشکلات خانوادگی و قضایی شغلش را از دست می دهد.
او به یک مشاور معرفی می شود تا صلاحیت کارن را در شغلش بررسی کند.
که ناخواسته درگیر زندگی شخصی کارن می شود و…
قسمتی از کتاب به من بگو لیلی
26 شهریور برای نسیم یکی از همون روزها بود.
گرچه هنوز نمی دونست چه اتفاقی انتظارش رو می کشه…
مردی که مسئول رسیدگی به کفن و دفن ربابه خانوم بود جلوتر اومد و گفت:
فقط شما از نزدیکانشون هستی؟
نسیم آهسته جواب داد:
نه اگر آشنا داشت که اینجا فوت نمی کرد.
– پس…
– من یه زمانی کمک کردم که پذیرش بگیره…
گاهی بهش سر می زدم.
– بله. خدا بیامرزدش.
- خدا رفتگان همه رو بیامرزه.
- کار من تموم شده… شما تشریف نمی برید؟
- میرم… شما بفرمایید!
مرد خداحافظی کرد و رفت.
نسیم دوباره بالای سنگ قبر تازه ایستاد و آهی کشید.
برای خاکسپاری فقط چندتا غریبه از دور و اطراف قبرستون شرکت کرده بودند.
نه تاج گلی نه خیراتی. فقط دسته گل و ظرف خرمایی که نسیم آورده بود.
از این همه تنهایی دلش می گرفت اما کاری ازش بر نمی اومد.
نگاهی به ساعت انداخت…
نظر خوانندگان رمان
واقعا رمان بسیار عالی بود…. از لحاظ موضوع جدید بود و نگارش خوبی داشت.
نویسنده به خوبی توانست صحنه هایی و خلق کنه که آدم لذت ببره..
هم آغاز قشنگی داره و هم سرانجام خوش…
خیلی قشنگ بود و قلم نویسنده بسیار خوب بود خواننده را جذب میکرد و موضوع رمان هم جالب بود … پیشنهاد میکنم بخونید
رمان فوق العاده قشنگیه..با یه داستان کاملا متفاوت
پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش
پشیمون نمیشید
سلام رمان خیلی قشنگی بود بازتاب خوبی به من داد
شما عزیزان میتوانید کتاب یک عاشقانه ی آرام را نیز از همین سایت تهیه نمایید .
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.