خاطرات وکیل
کتاب خاطرات وکیل قصه نیست، یعنی هست ، اما…
1- از دوره نوجوانی به کتاب هت و فیلمهاهایی علاقه داشتم که قصه محاکمه و دادگاه بود .
اکشن بودن شان هم برایم اهمیت نداشت .
نقطه جذاب آنجا بود که وکیل مدافع یا دادستان در مسلمات پرونده تشکیک می کردند .
این شک نه فقط به جان قصه و فیلم ، بلکه به دل من هم راه پیدا میکرد .
بعد ها همیشه برای رد مسلمات قطعی ! مثل وکیل های قصه ها و فیلم ها دنبال دلیل میگشتم …
فهرست مطالب کتاب خاطرات وکیل
مقدمه
دیباچه ( به قلم محمد مهاجری )
فصل اول :خاطرات پرونده های خانواده
1- نادر ناموسش را اجاره میداد
2- بیستم و یکم رمضان ، پیوند قلب ستایش به پدرش
3- حکم تخلیه ، در آستانه مهربرون دخت حاج رضا
4- وقت نماز صبح ، خدا هدیه رضا داد
5- زن بیماری که شوهرش را سکته داد
6- ازدواج زوری یک ترنس
7- کوکب خانم در 54 سالگی ، فرزند پدرش شد !
8- عدالت، صدای مرغ و خروس “مشتی” را شنید ، صدای قلدری پسران خان را نه
9- جشن تولد “علی” چند ساعت دیگر
فصل دوم : خاطرات پرونده های کیفری
1- دل مادر دروغ نمی گفت، رعنای او را داماد نامردش کشته بود
2-مازیار پس از مصرف شیشه قصد داشت افسانه و آیناز را قربانی کند
3- مقتولی که قاتلش را کشت
4- پول خون پدر ماه صنم ،معطل هویت اولیاء دم
5- کلاهبرداران در کمین مالکین خانه های کلنگی
6 ناپدری به دختر همسرش تجاوز میکرد
7- اقدام علیه نظام ، بهانه ی پناهندگی
8- ثریا رو کشتم چون خونش حلال بود
9-اعدام کمترین مجازات تجاوز به 7 دختر به بهانه صیغه محرمیت
10- ارسال چند عکس خصوصی دلیل قتل ؟
11- بخشش 17 سال حبس سارق مسلح با یک لیوان
12-تبانی آقا زاده با بچه رعیت ها بخاطر یک لقمه
13- هم حسابداران خیانت کردند هم داور مرضی الطرفین
…
فصل سوم : سایر خاطرات
1- صیغه محرمیت همان عقد موقت است ؟
2-
شما عزیزان میتوانید کتاب های مورده علاقه ی خود را از سایت کتاب جویان تهیه نماید .
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.